اجازه ویرایش برای همه اعضا

آرتان

نویسه گردانی: ʼARTAN
این نام در پارسی باستان ارتاون artAvan و به معنی راستی، صداقت، درستی است. هرودوت این نام را آرتانه ArtAne نوشته و آورده که او برادر داریوش و پسر هیستاسپ (ویشتاسپ) بوده است؛ و در کتاب تاریخ ایران باستان نوشته ی پیرنیا ج 1 ص 728 نیز به استناد تاریخ هرودوت همین مطلب آورده شده است. آنچه باید روشن گردد این که در تاریخ ایران باستان، چهار ویشتاسپ هست: یکی از آنها از شاهان کیانی و پسر لهراسپ که فرزندانش اینها هستند: 1ـ ارمزد، اهرمزد، شروئی= ormazd, ohrmazd, ŝerui اهورا مزدا (اوستایی: áhuru= هستی بخش+ mazdAu= دانای همه چیز) (پسر ویشتاسپ) 2 ــ بوجسرون bujasravan (اوستایی: bujasravangh, bujisravangh گفتار رهایی بخش (buja رهایی + sravan سخن، گفتار) (پسر ویشتاسپ) 3 ــ پاتفراس= pAtafrAs سزا، پاداش، پیامد (دختر ویشتاسپ) 4 ــ پشیتن، پیشیشتن= pishishotan peshyotan, پشوتن (اوستایی: pishishyaoşna= کوشا، کوبنده) (پسر ویشتاسپ) 5ــ فرشاورت، فرشت ورت، فرشت، فراشت=frashAvart, frashetvart, frasht, frAsht فرشید، در همه کار موفق (اوستایی: frashhAnm-vareta= غرق در کامیابی ها) (پسر ویشتاسپ) 6ــ کوارزن= kavArazan هر مادری آرزو دارد چون او بزاید (پسر ویشتاسپ) 7 ــ نپتیا= naptyA چشمه (اوستایی: napta) (پسر ویشتاسپ) 8ــ وه آفریت= vehAfrit به آفرید، آفریده ی خوب (دختر ویشتاسپ) 9ــ هوما= humA هما، خوب آزموده، آزمایش پس داده، فهمیده، خردمند (دختر ویشتاسپ) 10ــ سپندات، سپندیات، سپنتوداته=spandAt, spandyAt, spantodAta اسفندیار (سپنت= spenta سودمند + دات data آفریده شده) (پسر ویشتاسپ). و دومی از هخامنشیان است که از دوستان کوروش بزرگ بوده است نه از تبار وی؛ و نام دو پسر او به نام های آرتان و داریوش در تاریخ آمده است. سومی پسر داریوش بزرگ و چهارمی پسر خشایارشاه ****فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
آرتان به معنای پربرکت می باشد
ارتان . [ اُ رَ ] (اِخ ) نام جائی است .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.