اجازه ویرایش برای همه اعضا

دست کشی

نویسه گردانی: DST KŠY
دست کشی. [دَ کِ]. (حامص مرکب). دست بداشتن. دست شستن. دست کشیدن از کار یا مشغله ای. بترک چیزی یا کاری گفتن. (دَ. کِ دَ) 1 - (مص ل .) دست مالیدن . 2 - ترکِ چیزی گفتن . 3 - (مص م .) تربیت کردن ، پرورش دادن. فرهنگ فارسی معین انگلیسی:desist، stop cease refrain from end kick give up suspend break off abstain discontinue leave off have done with give over forbear belay
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
دست کشی . [ دَ ک َ / ک ِ ] (حامص مرکب ) عمل دست کشیدن . دست مالیدن . ملامسه کردن . (برهان ) (آنندراج ). مالش با دست . (ناظم الاطباء). || کدیه...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.