ترکان
نویسه گردانی:
TRKAN
ترکان. [تَ رِ]. ((نف ، ق.). ترکاننده، مُنفَجِر کُنَنده. آنکه سنگ و صخره و بنا و معدن و سنگر و مستحدثات منفجر می کند. تخریب چی. تخریب گر. عمله تخریب. انگلیسی:Demolition operative عربی: عامل الهدم
واژه های همانند
۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
لشته ٔ ترکان . [ ل ت َ ی ِ ت ُ ] (اِخ ) فشته ٔ ترکان که نام موضعی است . رجوع به تاریخ سیستان حاشیه ٔ صص 401- 402 شود.
یاقوت ترکان . [ ت َ ] (اِخ ) نام دختر براق حاجب از امرای گورخان قراختای که در کرمان سلطنت میکرد و به سال 634 هَ . ق . درگذشت . یاقوت ترکا...
قشقایی
اتحادیه ترکان جنوب ایرا ن قشقایی نامیده میشوند ترکان مهاجر به جنوب بامحوریت ترکان ولایت قشقا که در زمان صفویه یکپارچه شده و به اسم ایلخان ...
ترکان خاتون . [ ت َ ] (اِخ ) بنت طغماج خان بن بوغراخان و زوجه ٔ ملکشاه سلجوقی بود. چون وی خواهان آن بود که فرزندش محمود با وجود صغر سن ب...
ترکان خاتون . [ ت َ ] (اِخ )دختر ارسلان خان و زوجه ٔ سلطان سنجربن ملکشاه سلجوقی بود که بسال 535 هَ . ق . پس از استیلای گورخان پادشاه قراختا...
ترکان خاتون . [ ت َ ] (اِخ ) مادر سلطان محمد خوارزمشاه دختر یکی از امرای ترک بود و چون قبول همسری سلطان تکش نمود کسان و نزدیکان خود را در...
ترکان خاتون . [ ت َ ] (اِخ ) خواهر اتابک یزد علأالدین و زوجه ٔ اتابک محمدبن سعدبن ابی بکر (658 - 660 هَ . ق .) بود چون ابوسعد درگذشت پسر صغیرش...
ترکان خاتون . [ ت َ ] (اِخ ) دختر سلطان جلال الدین منکبرنی بود که هلاکوخان مغول در سال 656 هَ . ق . بپاس خدمات الملک الصالح پسر بدرالدین ...
ترکان خاتون . [ ت َ ] (اِخ ) قتلق ترکان ۞ ، دختربراق حاجب و زوجه ٔ قطب الدین سلطان بود و پس از درگذشت شوهرش قطب الدین محمد سلطان بن حمیر ...
ترکان هرابرجان . [ ت ُ هََ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بوانات بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده که در 60 هزارگزی جنوب خاوری سوریان و...