اجازه ویرایش برای همه اعضا

طراوت

نویسه گردانی: ṬRʼWT
این واژه تازى (اربى) است و برابرهاى پارسى آن چنینند: شاداپى (پهلوى: شاتاپیهْ : شادابى) ، آپچهرگى Apchehregi (پهلوى: آپچیهْرَگیهْ: طراوت ، شادابى، لطافت) ، آهوشِش Ahoshesh (پهلوى: آهوشیشْنْ : طراوت ، تازگى ، شادابى) ، ماهُنَدَستى Mahonadasti (پهلوى: ماهُنَدَسْتیهْ
: طراوت ، جوانى ، شادابى ، ترگل ورگل بودن )
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۱ ثانیه
طراوت . [ طَ وَ ] (ع مص ) طراء، طراءَة،طراوة؛ تر و تازه شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || (اِمص ) تازگی . (مهذب الاسماء) : همه خشکی بود طراو...
شادی در شادی مانند: هر گلی و سبزة را بر درخت و بر زمین رنگ در رنگ و "طراوت در طراوت" مضمر است (فیض کاشانی ، دیوان اشعار، غزلیات، غزل شمارهٔ ۸۲)
با طراوت. (با + طراوت) با تر و تازگی. رجوع شود به با، که در این جا معانی «دارایِ»، «صاحب»، «خداوند»، «مالک» و «ذو» را دارا می باشد. همچنین رجوع شود به...
بی طراوت . [ طَ وَ ] (ص مرکب ) (از: بی + طراوات ) پژمرده و خشک . (آنندراج ). رجوع به طراوت شود.
تر و تازگی ... این واژه با املای پارسی در جای طراوت بکار می رود...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.