اجازه ویرایش برای همه اعضا

تکمیل

نویسه گردانی: TKMYL
این واژه تازى(اربى) ست و برابرهاى پارسى آن اینهاست: اُسپورش Ospuresh (پهلوى: اُسپوریشْنْ : تکمیل ، تتمیم ، کامل سازى- در پهلوى اُسپوردن Ospurdan (اُسپورتن) : تکمیل-تمام-کامل کردن ) ، اَکایش Akayesh (پهلوى: اَکاییشْنْ: تکمیل، تتمیم - در پهلوى اَکا Aka :
تمام ، کامل ) ، بَوِنْدِش Bavendesh (پهلوى: بَوِندیشْنْ : تکمیل ، تتمیم ، کمال بخشى - در پهلوى بَوِندیدن Bavendidan : تکمیل-تمام-کامل کردن ) ، پادیسارش Padisaresh (پهلوى: تکمیل ، اتمام ، تتمیم- در پهلوى پادیساردن Padisardan : تکمیل-تتمیم-اتمام کردن ، خاتمه-پایان
دادن) ، پرداچینش Pardachinesh (پهلوى: پرداچینیشْنْ : تکمیل ، تتمیم ، تمام سازى و ...) ، پسازش Pasazesh (پهلوى: پَسازیشْنْ : تکمیل ، کامل سازى، تلفیق، تجمیع و ...) ، اُسپوریهش Ospurihesh (پهلوى: اُسپوریهیشْنْ : تکمیل ، کمال بخشى ، غایت رسانى- درپهلوى اُسپوریهیدن
: تکمیل-تمام-کامل کردن
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
تکمیل . [ ت َ ] (ع مص ) تمام کردن .(تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). تمام گردانیدن و نیکو کردن . (منتهی الارب ) (از ا...
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: امیام amyām (سغدی: amyāmand) ایسپور ispur (مانوی)*** فانکو آدینات 09163657861
تکمیل دادن . [ ت َ دَ ] (مص مرکب ) کامل کردن . کمال دادن . به حد تمامی و نیکویی رسانیدن : سایه ای کز مدد مد سوادش داده ست دست کحال قضا دید...
تکمیل کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کامل کردن . تمام کردن . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به تکمیل شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.