نتایج جستجو

۳۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۱ ثانیه
لاک پشت
سنگ جادو، سنگ فلاسفه، حجر الفلاسفه، سنگ حکما، یا حَجرٌ ََلیسَ یحجر، جسمی بوده‌است که به‌وسیله آن اجسام کم‌ارزش را به اجسام پرارزش تبدیل می‌ک...
سنگ عقاب. به عربی حجرالباز ( ,eagle-stone, aquiline, or aquilaeus, Aetite, Pierre d' aigle) نوعی سنگال لیمونیتی است که اعلب تو خالی و حفره ...
سالها باید که تا یک سنگ اصلی زآفتاب لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
سنگ دوله . [ س َ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) گردباد باشد و آن بادی است که خاک را بشکل مخروطی بر هوا برد و به عربی اعصار گویند. و با واو م...
سنگ خاژ. [ س َ گ ِ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سنگی که چرک پا بدان بزدایند و خاژ چرک بدن را گویند. (آنندراج ) : ز آرزوی پای بوس شهری...
سنگ جانی . [ س َ ] (حامص مرکب ) بیرحمی . سخت جانی . (غیاث اللغات ).
سنگ تراش . [ س َ ت َ] (نف مرکب ) تراشنده ٔ سنگ . حجار. که سنگ میتراشد.
سنگ باد. [ س َ گ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قسمی سنگ که با آب سایند و برای فرونشانیدن اورام بر موضع مالند. (یادداشت مؤلف ).
سنگ آمیز. [ س َ ] (ن مف مرکب ) آمیخته شده با سنگ . سنگلاخ : و شرابی که از انگور کوهپایه کنند یا از انگور زمین سنگ آمیز کنند. قوی تر ...
سنگ اشکن . [ س َ اِ ک َ ] (اِ مرکب ) نام غله ای است . || نام نوعی از خرما باشد. که آنرا سنگ اشکنک خوانند. (برهان ) (آنندراج ) (جهان...
سنگ آسیا. [ س َ ] (اِ مرکب ) دو تخته سنگ گرد که در میان آنها چیزها را بسایند و آرد کنند. (ناظم الاطباء). آسیاسنگ . حجرالرحی . رحا. لافظ...
سنگ آزما. [ س َ ] (نف مرکب ) آزماینده ٔ سنگ . امتحان کننده ٔ سنگ . || کسی که متحمل خوردن سنگ یا برداشتن آن بود و در آن ثبات ورزد...
سنگ آباد. [ س َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان کنجکاه بخش سنجیده ٔ شهرستان هروآباد. دارای 644 تن سکنه . آب آن از خاتون بلاغ . شغل اها...
سنگ آتش . [ س َ گ ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حجرالنار.اگر زنی دشوار زاید بر ران او بندند زاییدن بر او آسان گردد. (برهان ). سنگی ...
رباط سنگ . [ رُ س َ ] (اِخ ) دهی است از بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه . سکنه ٔ آن 290 تن .آب ده از قنات و محصول عمده ٔ آن غلات و ...
زمین سنگ . [ زَ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان شمیل است که در بخش مرکزی شهرستان بندرعباس است و 338 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی...
تخته سنگ . [ ت َ ت ِ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بیضا در بخش اردکان شهرستان شیراز است که در هفتادویک هزارگزی جنوب خاوری اردکان و د...
پاده سنگ . [ دَ / دِ س َ ] (اِ مرکب ) کلوخ کوب . تُخماق : مرا مقابل خصمان خویشتن بینی چو پاده سنگ بر سنگ و تل به پیش مغاک .سوزنی .
بالا سنگ . [ س َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان کلیبر بخش کلیبر شهرستان اهر که در 5 هزارگزی شمال کلیبر و 5 هزارگزی شوسه ٔ اهر به کلیبر...
حلقه سنگ . [ ح َق َ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد. رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 شود.
خاره سنگ . [ رَ / رِ س َ ] (اِ مرکب ) سنگ خاره . سنگی که از جنس خاره باشد. صخره . صخره ٔ صّماء : تهمتن یکی خانه از خاره سنگ برآورده...
چلمه سنگ . [ چ ُ م ِ س َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «قلعه ای است در تربت سرجام ». (از مرآت البلدان ج 4 ص 259). و در فرهنگ ...
دانگ سنگ . [ س َ ] (اِ مرکب ) دانگ وزنی است و یا یک ششم واحد وزنی است ، و دانگ سنگ ظاهراً یعنی سنگی و وزنه ای که دارای وزن دانگ ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۱۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »