واژه ها معانی واژه ها + معانی واژه ی مورد نظر خود را وارد کنید. جستجو در پارسی ویکی درخواست معنی برای واژه جدید افزودن واژه جدید به همراه معنی آن نتایج جستجو ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی بی پروا بی پروا. [ پ َرْ ] (ص مرکب ) دلیر. شجاع . ناترس : داد ما آن شوخ بی پروا ندادبس که بی پرواست داد ما نداد. ؟|| غافل . بی توجه . رجوع ...