نتایج جستجو

۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
سوزیدن . [ دَ ] (مص ) سوختن : برق می انداخت میسوزید سنگ ابر می غرید رخ می ریخت رنگ . مولوی .گفت من سوزیده ام زآن آتشی تو مگر اندر ب...