نتایج جستجو

۶۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۶ ثانیه
گرده گل . [ گ ِ دَ / دِ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان یافت هوراند شهرستان اهر، واقع در21هزارگزی جنوب خاوری هوراند و 29هزارگزی راه...
قازلی گل . [ ] (اِخ ) نام دریاچه ای است . (جغرافیای غرب ایران ص 137).
سرمای گل . [ س َ ی ِ گ ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سرمای خفیف که در ایام شکفتن گل سرخ یعنی گلاب میباشد. (آنندراج ) (غیاث ) : عند...
حسین گل‌گلاب (زادهٔ ۱۲۷۶ در تهران – درگذشتهٔ ۱۳۶۳ در تهران) گیاه‌شناس، ادیب، نویسنده، شاعر، مترجم، استاد دانشگاه، نوازنده، موسیقی‌دان، عکاس ...
ده دوست محمدشاه گل . [ دِه ْ م ُ ح َم ْ م َ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در 7هزارگزی جنوب باختری ده د...
گل به گلستان بردن . [ گ ُ ب ِ گ ُ ل ِ ب ُ دَ] (مص مرکب ) کنایه از کوشش بیفایده کردن و امر لغو.(مجموعه مترادفات ص 292). چون زیره ...
گل پر. [ گ ُ ل ِ پ َ ] (اِ مرکب ) ۞ درختچه ای است زینتی و زیبا که در تهران و شیراز و شهرهای دیگر در باغستانها یافت میشود. گل پر یا ...
گل بر. [ گ ُ ب َ ] (اِ مرکب ) گونه ٔ گلها، چون : گل سرخ و زرد و جز آن .
گل خج . [ گ ُ خ َ ] (اِ) گلوله ٔ چنگالی . (برهان ) (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ) : شکرینه بخور و گل خج چنگال بیار. بسحاق اطعمه .رجوع به ...
گل خد. [ گ ُ خ َدد / خ َ ] (ص مرکب ) گلگونه . آنکه رخسار او در لطافت گل را ماند. گل چهره : غزلسرای شدم بر شکرلبی گل خدبنفشه زلفی ونس...
چل گل . [ چ ِ گ ُ ] (اِ مرکب ) نام روغنی است که خاصیت دارویی دارد و در خانه سازند یا عطاران فروشند. روغن چل گل .
سگ گل . [ س َ گ َ ] (اِ) نوعی از نسترن وحشی در کتول و آمل و دیلمان . (از یادداشت مؤلف ).
زر گل . [ زَ رِ گ ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) زردیی که در میان گل سوری میباشد و آن را خرده ٔ گل و بتازی زرّالورد خوانند. (آنندراج ...
گل گز. [ گ ُ گ َ ] (اِ مرکب ) رنگی است سرخ مایل به اندک کبودی که آنرا در عرف ، عباسی نامند و آن رنگی است که مشابه به گل گز با...
گل گر. [ گ ِ گ َ ] (ص مرکب ) طیان . (مهذب الاسماء). بنا. راز. گلگیر. گلکار : همان گل گران را ز نو بار دادهمان خانه ها کرد و خوشه نهاد....
گل لر. [ گ ُ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ورگهان بخش هوراند شهرستان اهر واقع در 36500گزی جنوب خاوری هوراند و 22هزارگزی راه شوسه...
گل مل . [ گ ُ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالا شهرستان اردستان واقع در 35هزارگزی جنوب باختری اردستان و 19هزارگزی شمال راه شوس...
می گل . [مِ گُ] (اِ مرکب) گل می || نام دخترانه ی ایرانی
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
گل نم . [ گ ُ ن َ ] (اِ مرکب ) نم کم . نم قلیل . نم اندک . آب بسیار اندک که بر چیزی پاشند. در اصطلاح عوام ، قدری آب به تنباکو زدن...
گل نی . [ گ ُ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین ولایت بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه واقع در 24هزارگزی جنوب تربت و 12هزارگزی ...
گل کر. [ گ ُ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سراجو بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 5500گزی خاور مراغه و 3هزارگزی شمال راه شوسه ٔ ...
گل کش . [ گ ِ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) آن که گل کشد. کسی که گل را حمل کند. عمله . کارگر بنایی . آنکه در بنایی گل کشد. || (اِ مرکب ...
گل کن . [ گ ُ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاریزنو بخش تربت جام شهرستان مشهد واقع در 42هزارگزی شمال باختری تربت جام و 7هزارگزی ...
نو گل. {نُ گُ}. (ا. مرکب). گل پژمرده //////////////////////// این نوگُل خَندان که سِپُردی ما همه گلهای خندانیم به منش می‌سِپارَم به تو از چش...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۲۶ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »