اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آباد

نویسه گردانی: ʼABAD
آباد. (اِخ ) نام شهری کوچک بر ساحل یمین نهر ناری در بلوچستان . || نام قصبه ٔ کوچکی در سند یعنی درشمال غربی هندوستان . || نام ناحیتی در ناحیه ٔ سبلان کوه نزدیک ارجاق و پیشکین . (نزهةالقلوب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۷۳۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۷۲ ثانیه
هش آباد. [ هَِ ] (اِخ ) دهی از بخش ترک شهرستان میانه دارای 355 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوب است . (از فرهنگ جغرافیائی...
نی آباد. [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ژاوه رود بخش رزآب شهرستان سنندج در 6 هزارگزی جنوب رزاب ، در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و ...
یل آباد. [ ی َ ] (اِخ ) قصبه ای ازدهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان ساوه ، واقع در 9هزارگزی جنوب باختری ساوه . سکنه ٔ آن 2654 تن و آب آن ازر...
یل آباد. [ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قاقازیان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین ، واقع در 42هزارگزی شمال ضیأآباد و یکهزارگزی شوسه ٔ رشت . سکنه ...
ینک آباد. [ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جرقویه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان شهرضا، واقع در 45هزارگزی خاور شهرضا، با 3086 تن سکنه . آب آن از قنات ...
یزن آباد. [ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ارشق بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر (خیاو) واقع در 51 هزارگزی شمال خاوری خیاو. با 633 تن سکنه . آب ...
یزن آباد. [ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع در 11 هزارگزی شمال اردبیل با 607 تن سکنه . آب آن از چشم...
هوش آباد. (اِ مرکب ) به معنی آسمان است که محل عقل و روح باشد. (انجمن آرا).
یگن آباد. [ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاربلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان ، واقع در 10000گزی شمال باختری همدان و 3000گزی شمال شوسه ٔ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۳۷۴ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.