اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آتی

نویسه گردانی: ʼATY
آتی . (ع ص ) آینده . مستقبل : آتی الذکر.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
عتی . [ع َ تا ] (ع مص ) عُتُوّ. (قطرالمحیط) (اقرب الموارد). رجوع به عتو و عتی [ ع ِ ی ی ] و [ ع ُ ی ی ] شود.
عتی . [ ع َت ْی ْ ] (ع مص ) بزرگ منشی کردن . (منتهی الارب ). || درگذشتن از حد. (منتهی الارب ).
عطی . [ ع ُ طَی ی ] (ع اِ مصغر) مصغر عَطاء. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). عطای کوچک و بخشش کم . (ناظم الاطباء). رجوع به عطاء شود.
عاتی . (ع ص ) (از: عتو). متکبر و از حد درگذرنده . (آنندراج ). || مردی درشونده در فساد که پند هیچکس نپذیرد. (مهذب الاسماء).
عاطی . (ع ص ) گیرنده . و در مثل است که عاط بغیر أنواط؛ أی یتناول ما لامطمع فیه و لامتناول ؛ یعنی کاری میکند که فائده ندارد. (منتهی الارب...
هل اتی . [ هََ اَ تا ] (اِخ ) آیه ٔ نخستین سورةالدهر، هفتادوششمین سوره ٔ قرآن کریم است که چنین آغاز میشود: هل اتی علی الانسان حین من الد...
ل اُتی خید. [ ل ِ اُ ] (اِخ ) ۞ نام مردی یونانی از خانواده ٔ آله آد ۞ که پس از دمارات پسر آریستون به پادشاهی اسپارت رسید. (از 491 تا 469...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.