اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آزال

نویسه گردانی: ʼAZʼL
آزال . (ع اِ) ج ِ اَزَل .
- ازل الاَّزال .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
ازال . [ اِ ] (ع مص ) دور کردن . اِزاله .
ازال . [ اَ / اِ ] (اِخ ) نام مدینه ٔ صنعا. (معجم البلدان ). || پدر صنعأبن ازال بن یقطن بن عابربن شالخ بن ارفحشد و او نخستین کسی بود که م...
عزال . [ ع ِ ] (ع اِمص ) ضعف . (اقرب الموارد). سستی و ضعف . (ناظم الاطباء). سست . (منتهی الارب ).
عزال . [ ع ُزْ زا ] (اِ) نام پرده ای از موسیقی است که آن شعبه ای از زنگوله باشد. و آن را به تخفیف زاء نیز خوانده اند. (از غیاث اللغات ) (ا...
عضال . [ ع ُ ] (ع ص ) شدید وسخت : داء عضال ؛ بیماری سخت و عاجزکننده ٔ اطبا و غالب بر ایشان . (از منتهی الارب ). بیماری سخت و خسته کننده و چیره...
عظال . [ ع ِ ] (ع مص ) به گشنی در پی ماده بر زبر یکدیگر رفتن سگها و ملخها و جز آن . (منتهی الارب ). رجوع به عَظل شود. || سوار شدن بر چیزی ...
عظال . [ ع ِ ] (ع اِمص ) تکریر است در قوافی . (از منتهی الارب ). تضمین است در قوافی . (از اقرب الموارد).
عذال . [ ع َذْ ذا ] (ع ص ) بسیار نکوهش کننده . (قطرالمحیط) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
عذال . [ ع ُذْ ذا ] (ع ص ، اِ) ج ِ عاذل . رجوع به عاذل شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.