آغول
نویسه گردانی:
ʼAḠWL
آغول . (اِ) آغل . زاغه . || چشم آغول ؛ چشم آغیل .
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
عقول عشرة. [ ع ُ ل ِ ع َ ش َ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِمرکب ) عقلهای دهگانه . ده فرشتگان ، چه نزد اکثر حکماهمگی ده فرشته اند، که اول حق تعالی یک ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
اغول غایمش خاتون . [ ] (اِخ ) زوجه ٔ گیوک خان بن اوکتای قاآن بن چنگیزخان . رجوع به تاریخ جهانگشای جوینی و فهرست آن شود.