اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آفتاب زرد

نویسه گردانی: ʼAFTAB ZRD
آفتاب زرد. [ زَ ] (اِ مرکب ، ق مرکب ) نزدیک غروب که رنگ آفتاب پریده نماید. اصیل . پس از نماز دیگر. پسین ِ دور.ایوار : و پیش سلطان شد، آفتاب زرد. (چهارمقاله ). جمله کارها فروگذاشت و فرخی را برنشاند و روی بامیر نهاد و آفتاب زرد پیش امیر آمد. (چهارمقاله ).
- آفتاب زرد نزدیک شدن کسی را ؛ مرگ او نزدیک رسیدن :
دور از تو گذشت روز عمرم
نزدیک شد آفتاب زردش .

خاقانی .


افتاد بر آفتاب گردم
نزدیک شد آفتاب زردم .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.