اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آکین

نویسه گردانی: ʼAKYN
آکین . (اِ) آکنه . حشو :
بهر آکین چاربالش اوست
هر پری کاین کبوتر افشانده ست .

خاقانی .


و رجوع به آگین شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
اکین آباد.[ اَ ] (اِخ ) دهی از دهستان مهرانرود بخش بستان آبادشهرستان تبریز. سکنه ٔ آن 272 تن . آب از چشمه . محصول عمده ٔ آنجا غلات . (از فرهنگ ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.