آماره
نویسه گردانی:
ʼAMARH
آماره . [ رَ / رِ ] (اِ) آمار.
واژه های همانند
۱۵۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) بنت نافعبن عمر جمحی . رجوع به عماره ٔ جمحی شود.
اماره گیر. [ اِ رَ / رِ ] (نف مرکب ) آمارگیر. امارگیر. رجوع به آمارگیر و آنندراج شود.
ام عمارة. [ اُم ْ م ِ ع َم ْ ما رَ ] (اِخ ) انصاری . از زنان صحابی بوده . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 262 شود.
ام عمارة. [ اُم ْ م ِ ع ُ رَ ] (اِخ ) نسیبة. دختر کعب بن عمروبن عوف مازنی انصاری . اززنان صحابی و از زنان دلاور بود. رجوع به اعلام زرکلی ج 3...
خیط عماره . [ خ َ ع َ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آسیاب بخش هندیجان شهرستان خرمشهر، واقع در 50 هزارگزی شمال باختری هندیجان کنار راه اتوم...
دار عماره . [ رُ ع ُ رَ ] (اِخ ) نام دو نقطه از شهر بغداد، یکی در شارع المخرم ، در مشرق بغداد که منسوب به عمارةبن ابی خطیب است . دیگری در مغ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
نفس بسیار امر کننده و برانگیزنده به بدی .
کشش تند درونی که انسان را به سوی لذت های مادی این جهانی می کشاند و نشانگر کم خردی است. (https://www.cnrtl.fr/definition/concupiscence)*** همتای پارسی ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.