اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آموت

نویسه گردانی: ʼAMWT
آموت . (اِ) آشیان مرغان شکاری مانند باز و عقاب و شاهین . آشیانه :
بر قله ٔقاف بخت و اقبال
آموت عقاب دولت تست .

منجیک .


و الموت ، مرکب از آلُه ْ به معنی عقاب و موت مخفف آموت به معنی آشیان است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
اموت . [ اُ م ُوْ وَ ] (ع مص ) کنیزک گردیدن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). گویند ماکنت امة و لقد اموت اموة؛یعنی کنیز...
اموت . [ اُ ] (ع اِ) ج ِ اَمْت . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جاهای بلند و پشتهای خرد و نشیب و فراز در چیزی . (آنندراج ). و ...
اموت . [ اَم ْ وَ ] (ع ص ) ما اموته ؛ چه مرده دل است او. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
اله اموت . [ ] (اِخ ) رجوع به الموت و نزهة القلوب چ لیدن ص 61 شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.