اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اآطریلال

نویسه گردانی: ʼʼAṬRYLAL
اآطریلال . [ اَ طِ ] (اِ) ۞ آطریلال . اطریلال . طریلال . لغتی است بربری وبه عربی آنرا رجل الطیر گویند و ما امروز آنرا قازایاغی نامیم و نام فارسی آن : پاکلاغی ، چنگ کاک ، پای کلاغ ،زرقون ، موچه ، موجه ، یملک ، یملیک ، مچی است ، و نامهای دیگر آن به عربی : رجل الغراب ، جزرالغراب ، رجل العقارب ، رجل العقاب ، رجل الزرزور، رجل العقعق ، رجل الراعی ، رجل الطیر، حرالشیطان ، حشیشةالبرص باشد. شاخ گیاه او به چنگال مرغ ماند و گیاه او به شبت شبیه است و ساقش مربع است و تخم آن چون تخم کرفس است ببزرگی بشکل زیره و بلون کبود بغایت تلخ و با حرافت . گل آن سفید و برگش متفرق و تخم آنرا تخم خلال و تخم خلال خلیل و تخم جاروب و تخم خلیل نامند. و مستعمل در طب تخم آن است بطلا و شرب . و گویند آنچه سبز و تیره و شبیه به رازیانه است قسمی از دوقواست . و قسم کبود رنگ از تخم آنرا اآطریلال مصری گویند برخلاف سبز که اآطریلال عادی است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
آاطریلال . [ اَ ] (اِ) آطریلال . رجوع به اَآطریلال و اِطریلال شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.