اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ابابیل

نویسه گردانی: ʼBABYL
ابابیل . [ اَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اِبال و اِباله و اَباله و ابّیل و ابّول و ایبال . و نیز گفته اند این کلمه جمعی است بی واحد. دسته های پراکنده . گروههای متفرق . دسته دسته . گروه گروه .
- طیر ابابیل ؛ گله های مرغان . جفاله جفاله . ابوعبیده گوید واحد آن ابیل است و ابوجعفر رواسی بر آن است که واحد ابابیل ابول باشد. (المزهر).
|| در تداول فارسی ، پرستو. پرستوک . خطاف . چلچله . پیلوایه . پلستک . پالوانه . حاجی حاجی . بادخورک . بالوایه . دالپوز :
اضعف مرغان ابابیل است و او
پیل را بدْرید و نپْذیرد رفو.

مولوی .


- مثل ابابیل ؛ سخت کم خور.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
داستان ابابیل یکی از قصه‌های باستانی است که در قرآن کتاب مقدس مسلمانان به آن اشاره شده است. ابابیل پرنده‌ای کوچک است که در قرآن کتاب دینی مسلمانان از ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.