اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اباد ا

نویسه گردانی: ʼBAD ʼ
اباد ا. [ اَ دَل ْ لاه ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ نفرینی ) خدا براندازد. خدا نیست کناد :
اشکمش گفتی جواب بی طنین
که اباد اﷲ کیدالکافرین .

مولوی .


- اباده اﷲ ؛ نیست کناد خدای او را.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.