گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ابراک نویسه گردانی: ʼBRʼK ابراک . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ بُرکه ، به معنی مزد آسیابان . || مرغی آبی خرد برنگ سپید. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه واژه معنی ابراک ابراک . [ اِ ] (ع مص ) فروخوابانیدن شتر را. (زوزنی ). || در پی هم باریدن ابر. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود