ابوالحسن
نویسه گردانی:
ʼBWʼLḤSN
ابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ] (اِخ ) علی النقی یا علی الهادی العسکری بن محمد الجوادبن علی بن موسی الرضا علیهم السلام . دهمین ِ ائمه ٔ اثناعشر امامیه و پدر امام حسن العسکری . ابن خلکان گوید وشات بمتوکل برداشتند که او را داعیه ٔ خلافت است و نیز سلاح و کتب شیعه درخانه ٔ اوست . متوکل نیمه شب گروهی اتراک را بدستگیری آن حضرت گُسی داشت . ترکان وی را در مقصوره ای یافتند در بر روی بسته و بر زمین خشک بمحاذات قبله نشسته پشمینه ای در بر و ملحفه ای پشمین بر سر و به آیاتی از قرآن در وعد و وعید مترنم او را هم بدان حال نزد خلیفه بردند. آنگاه که بوثاق خلیفه درآمد متوکل شراب میخورد و جامی نبید بر دست داشت . چون چشمش بامام افتاد به تعظیم او برخاست و او علیه السلام را بر جانب خویش بنشاند و جام شراب پیش داشت . امام فرمود مرا معذور دار چه تا اکنون گوشت و خون من بدین آب نیالوده است خلیفه دیگر بار اصرار نورزید و گفت مرا شعری نیکو خوان . فرمود مرا شعر بسیار از بر نباشد خلیفه گفت از خواندن شعر گزیر نیست . امام ابیات زیرین خواندن گرفت :
باتوا علی قلل الاجبال تحرسهم
غلب الرجال فمااغنتهم ُ القلل
و استنزلوا بعد عز من معاقلهم
فأودعوا حفرا یا بئس ما نزلوا
ناداهم ُ صارخ من بعد ما قبروا
این الأَسِرّة و التیجان و الحلل
این الوجوه التی کانت منعّمة
من دونها تضرب الاستار و الکلل
فأفصح القبر عنهم حین ساء لهم
تلک الوجوه علیها الدود تنتقل
قد طال ما اکلوا دهراً و ما شربوا
فأصبحوا بعد طول الاکل قداکلوا.
و چون این ابیات بخواند حاضران مجلس بر جان آن حضرت بترسیدند و گمان بردند ازخلیفه او را گزندی خواهد رسیدن لکن متوکل دیری بگریست تا ریش او به اشک تر شد و فرمان کرد شراب از مجلس برگیرند و چون از دعوی سُعات اثری در خانه ٔ آن حضرت نیافته بودند او را با حرمتی سزاوار باز خانه فرستاد. مولد او علیه السلام به روز یکشنبه 13 رجب و بروایتی روز عرفه ٔ سال 214 یا 213 هَ . ق . بوده است . کثرت سعایت ارباب نمیمه متوکل را بدان داشته بود که حضرت اورا از مولد خویش مدینةالرسول بطلبید و در سرمن رأی که آنرا عسکر نیز نامند اقامت داد و او بیست سال و نه ماه در آن شهر بزیست و در دوشنبه ٔ بیست و پنجم یا بیست و ششم و یا چهارم آن ماه و یا سیم رجب سال 254 بدانجا درگذشت و او را در خانه ٔ خویش بخاک سپردند و همین اقامت در شهر عسکر باعث شهرت آن حضرت و فرزند او امام حسن به عسکری است .
واژه های همانند
۶۰۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۲ ثانیه
ابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح ُ ] (ع اِ مرکب ) طاوس . (المزهر). ابوالوشی . (مهذب الاسماء). فلیسا.
ابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ] (ع اِ مرکب ) گوذاب . جوذاب . ابوالفرج . (مهذب الاسماء). جوذابه . (منتهی الارب ). طعامی از برنج و شکر و گوشت . (قام...
ابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ] (اِخ ) شاعری ایرانی از سادات شیراز معاصر شاه سلیمان صفوی متوفی به سال 1005 هَ . ق . در احمدآباد هندوستان . (ق...
ابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ] (اِخ ) شاعر ایرانی شارح دیوان انوری . (قاموس الاعلام ).
ابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ] (اِخ ) شاعری ایرانی صاحب منظومه ای به نام سیر نور مولود؟ (قاموس الاعلام ).
ابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ] (اِخ ) کنیت آمدی ، علی بن ابی علی محمدبن سالم تغلبی فقیه . رجوع به آمدی سیف الدین ابوالحسن علی ... شود.
ابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن عبداﷲبن الصباح بن بشربن سویدبن الاسود التیمی ثم السعدی .یکی از خوشنویسان و دانایان فن...
ابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ] (اِخ ) کنیت ابن ابی رافع منجم . رجوع به ابن ابی رافع ابوالحسن ... شود.
ابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ] (اِخ ) کنیت ابن ابی الرجال . رجوع به ابن ابی الرجال ابوالحسن ... شود.
ابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ] (اِخ ) کنیت ابن ابی زرع . و بعضی ابوعبداﷲ گفته اند. رجوع به ابن ابی زرع ... شود.