اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ابوالقاسم

نویسه گردانی: ʼBWʼLQASM
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) (سید...) ابن محمدمحسن بن مرتضی اصفهانی . امام جمعه . مولد او اصفهان وبرادرزاده ٔ میر محمد مهدی اصفهانی امام جمعه ٔ طهران بود. در 1237 هَ . ق . که محمدعلی میرزا پسر فتحعلیشاه درگذشت علمای ولایات به تسلیت بطهران آمدند میرزا ابوالقاسم نیز از اصفهان بدین عزم بطهران آمد و منظور نظر فتحعلیشاه شد و بامر او در طهران اقامت گزید ونزد ملاعبداﷲ بتحصیل حکمت و کلام و پیش ملامحمد تقی استرآبادی بکسب فقه و اصول پرداخت سپس بعتبات عالیات رفت و نزد شیخ حسن بن شیخ جعفر نجفی به تکمیل فقه و غیره اشتغال جست و به سال دوازدهم سلطنت محمدشاه پس ازمرگ عمش متقلد منصب امام جمعگی طهران گردید. میرزاتقی خان امیر نظام وقتی گفته بود: همه ٔ علما هرچه بمن نوشتند برای جلب نفع یا دفع ضرّ خود بود و امام جمعه هرچه نوشت اغاثه ٔ ملهوفی یا اعانت مظلومی بود. او راست : کتاب شرح بلدان مفتوحه العنوة، کتاب ذکر فتاوی واحوال خود، کتاب در تحقیق مطالب اصولیه ، کتاب منتخب الفقه . وفات وی به سال 1271 هَ . ق . است و گورستان جنوبی طهران که معروف به سرقبر آقاست منتسب بدوست .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۴۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۲ ثانیه
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) احمدبن عبداﷲبن عمرو معروف به ابن صفار قرطبی . رجوع به احمد... و رجوع به ابن صفار شود.
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) احمدبن عبداﷲ بلخی حنفی . رجوع به احمد... شود.
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ] (اِخ ) احمدبن عبداﷲ دلجی . رجوع به احمد... شود.
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) احمدبن عبدالودود بن علی بن سمجون . رجوع به احمد... شود.
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) احمدبن عبداﷲ بلخی . رجوع به احمد و رجوع به کعبی شود.
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) احمدبن علی ابرقوهی وزیر بهاءالدولةبن عضدالدولةبویهی و در متن تاج العروس در ماده ٔ «ب ر ق ه » نام او علی ب...
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن احمد عدوی . رجوع به احمد... شود.
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن اسماعیل رسی مصری معروف به ابن طباطبا. رجوع به احمد.. و رجوع به ابن طباطبا... شود.
ابوالقاسم . [ اَبُل ْ س ِ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن خلف الاشبیلی . الحوفی الفرضی . او راست : فرائض الحوفی . وفات 580 هَ . ق .
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن عماربن مهدی بن ابراهیم مهدوی . رجوع به احمد... شود.
« قبلی ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۵۵ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.