ابوالقاسم
نویسه گردانی:
ʼBWʼLQASM
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْس ِ ] (اِخ ) علی بن عبیداﷲ الدقاق . یا عبداﷲبن عبدالغفار الدقاق . مشهور به دقیقی نحوی . یاقوت گوید: او یکی از ائمه ٔ علماء نحو است و از ابی علی فارسی و ابی سعید سیرافی و ابی الحسن رمانی نحو فرا گرفته است و برای حسن خلق و سجاحت سیرت شاگردان بسیار بر او گرد آمده و تکمیل علوم خویش کردند و او را تصانیفی است ازجمله : کتاب شرح الجرمی ، کتاب العروض ، کتاب المقدمات ، کتاب شرح ایضاح . و گمان میکنم این کتاب از علی بن عبیداﷲ السمسمی باشد چه این کتاب پر است از «قال السمسمانی قال السمسمانی » و گمان نمیکنم دقاق که سن او از سمسمانی بیشتر است نزد سمسمانی تلمذ کرده باشد لکن چون مشایخ آن دو یکی و وفاتشان بیک زمان بوده است بغلط کتاب شرح الایضاح بعلی بن عبیداﷲبن دقاق منتسب شده است وقاضی ابوالمحاسن بن مسعر گوید: ابوالقاسم علی بن عبیداﷲ الدقیقی شاگرد ابی الحسن علی بن عیسی الرمانی است و کتاب سیبویه را نزد او قرائت کرده است قرائت بفهم . و بخط استاد خویش اجازه ٔ روایت گرفته و من از او فراگرفته ام و بروایت او اعتماد کرده ام - انتهی . مولد او به سال 345 و وفات به 415 هَ . ق . بوده است .
واژه های همانند
۵۴۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۶ ثانیه
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) محمدبن اسماعیل بن عباد لخمی از نسل نعمان بن منذربن ماءالسماء. او اولین ملوک عبّادی اندلس است . و پیش از...
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) محمدبن اشعث بن قیس . تابعی است .
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) محمدبن حبیب نیشابوری . رجوع به محمد... شود.
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) محمدبن الحسن العسکری . امام دوازدهم اثناعشریه ملقب به مهدی وحجّت و امام المنتظر و عامّه او را صاحب السر...
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْس ِ ] (اِخ ) محمدبن الحنفیه . رجوع به محمد... شود.
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) محمدبن حوقل . رجوع به ابن حوقل شود.
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲبن عبدالمطلب بن هاشم . رسول اﷲ صلوات اﷲ علیه . از آنرو این کنیت بحضرت او داده اند که فرزند او ص...
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲ ملقب به قائم . خلیفه ٔ فاطمی مصر. رجوع به قائم ... شود.
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) محمدبن عبدالواحدبن ابراهیم غافقی . رجوع به محمد... شود.
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) محمدبن عثمان لؤلؤی دمشقی . رجوع به محمد... شود.