اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ابوبکر

نویسه گردانی: ʼBWBKR
ابوبکر. [ اَ بو ب َ ] (اِخ ) ابن محمدبن ایلدگز ملقب به نصرةالدین . چهارمین از اتابکان آذربایجان . وی پس از وفات عم خود قزل ارسلان در 587 هَ. ق . بجای او امارت یافت ، و چون در اول امر در لذات عیش منهمک گشت گرجستانیان پاره ای از نواحی مملکت اورا غارت و قسمتی را ضبط کردند. و عاقبت او دختر حاکم گرجستان را بزنی کرد و از مزاحمت آنان تا حدی بیاسود. در سال 620 حکام مراغه و اربل بکشور او تاختند واو بدستیاری آی تغمش فرمانروای همدان دشمنان را براند و بسنه ٔ 604 مراغه را تسخیر کرد و در سال 607 درگذشت و تخت و تاج ببرادر خویش مظفرالدین ازبک گذاشت .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۹۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
ابوبکر. [ اَ بو ب َ ] (اِخ ) کنیت ابن ابی داود سجستانی . رجوع به ابن ابی داود ابوبکربن سلیمان ... شود.
ابوبکر. [ اَ بو ب َ ] (اِخ ) کنیت ابن ابی الدنیا. رجوع به ابن ابی الدنیا عبیداﷲبن محمد... شود.
ابوبکر. [ اَ بو ب َ ] (اِخ ) کنیت ابن ابی رندقه . رجوع به ابن ابی رندقه شود.
ابوبکر. [ اَ بو ب َ ] (اِخ ) ابن ابی قحافه عثمان بن عامربن عمروبن کعب بن سعدبن تیم بن مرةبن کعب قرشی ، مسمی به عبداﷲ و ملقب به عتیق و ص...
ابوبکر. [ اَ بو ب َ ] (اِخ ) کنیت ابن باجه محمد. رجوع به ابن باجه ... شود.
ابوبکر. [ اَ بو ب َ ] (اِخ ) کنیت ابن باقلانی محمدبن طیب بن محمد بصری . رجوع به ابن باقلانی ... شود.
ابوبکر. [ اَبو ب َ ] (اِخ ) کنیت ابن جعابی عمروبن محمدبن سلام .
ابوبکر. [ اَ بو ب َ ] (اِخ ) کنیت ابن جمالی . رجوع به ابن جمالی ابوبکر... شود.
ابوبکر. [ اَ بو ب َ ] (اِخ ) کنیت ابن خیاط یحیی بن احمد. رجوع به ابن خیاط ابوبکر یحیی ... شود.
ابوبکر. [ اَ بو ب َ ] (اِخ ) کنیت ابن درید محمدبن الحسن . رجوع به ابن درید... شود.
« قبلی صفحه ۱ از ۲۰ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.