ابوبکر
نویسه گردانی:
ʼBWBKR
ابوبکر. [ اَ بو ب َ ] (اِخ ) محمدبن عبدالباقی بن محمد. فقیه و قاضی حنبلی . مولد او بصره به سال 442 هَ . ق . در جوانی به بغداد شدو در منطق و حساب و هیئت و دیگر شعب علوم اوائل و فقه براعت یافت و در کامل ابن اثیر وفات وی به بغداد در حوادث سنه ٔ 535 هَ . ق . آمده است و گور وی چنانکه ابن جوزی در منتظم گوید در جوار تربت بشر حافی است .
واژه های همانند
۱۹۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
ابوبکر. [ اَ بوب َ ] (اِخ ) کنیت هلال بن یحیی . رجوع به هلال ... شود.
ابوبکر. [ اَ بو ب َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن ابراهیم یا ابوبکر ثانی .یازدهم از پادشاهان بنی حفص (718 تا 747 هَ . ق .).
ابوبکر. [ اَ بو ب َ ] (اِخ ) کنیت یحیی بن احمد طبیب . رجوع به ابن خیاط ابوبکر یحیی ... شود.
ابوبکر. [ اَ بو ب َ ] (اِخ ) کنیت یحیی بن سعدون بن تمام بن محمد قرطبی . رجوع به یحیی ... شود.
ابوبکر. [ اَ بو ب َ ] (اِخ ) ابن یحیی ملقب به شدید. هفتمین پادشاه از بنی حفص به تونس (709 هَ . ق .).
ابوبکر. [ اَ بو ب َ ] (اِخ ) کنیت یحیی بن عبدالرحمن . رجوع به یحیی بن عبدالرحمن شود.
ابوبکر. [ اَ بو ب َ ] (اِخ ) کنیت یحیی بن عبدالرحمن بن بقی اندلسی قرطبی شاعر. رجوع به یحیی ... شود.
ابوبکر. [ اَ بو ب َ ] (اِخ ) کنیت یموت بن المزرع بن یموت بن عیسی . رجوع به یموت بن المزرع شود.
ابوبکر به اینجا تغییر مسیر داده میشود. برای دیگر کاربردها به صفحهٔ ابوبکر (ابهامزدایی) مراجعه کنید.
از مذاهب اسلام
اهل سنت
مذاهب فقهی
حنفی ·...
ابوبکراصم . [ اَ بو ب َ رِ اَ ص َم م ] (اِخ ) از متکلمین ، و او را کتاب تفسیر است بر قرآن . (ابن الندیم ).