اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ابوخطاب

نویسه گردانی: ʼBWḴṬAB
ابوخطاب . [ اَ خ َطْ طا ] (ع اِ مرکب ) پلنگ . نمر. (المزهر). ابوخلعه . || حِدَاءَة. موش گیر. (مهذب الاسماء). غلیواژ. گوشت ربا. و رجوع به ابوالخطاف شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
ابوخطاب . [ اَ خ َطْ طا ] (اِخ ) ابن دحیةبن عمربن حسن بن جمیل الکلبی الذاتی [ شاید: دانی ؟ ] السبتی الاندلسی ، ملقب به ذوالنسبین . ادیب لغو...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.