ابوعثمان
نویسه گردانی:
ʼBWʽṮMAN
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) دمشقی . سعیدبن یعقوب . از مجیّدین نقله و مترجمین . او از اصحاب حسن بن موسی النوبختی و از خواص علی بن عیسی وزیر مقتدر خلیفه و طبیب اوبود و به سال 302 هَ . ق . منصب ریاست بیمارستان به وی مفوض گشت . ابوعثمان ظاهراً به زبان یونانی و سریانی هر دو آشنا بوده است و قفطی گوید او را تصانیفی در طب هست . و ترجمه ٔ بعض کتب ارسطو و اقلیدس و اسکندرافرودیسی و فرفوریس و بابوس اسکندرانی کرده است . و از جمله : نقل کتاب الکون و الفساد ارسطو به عربی . و نقل هفت مقاله از ترجمه سریانی اسحاق از کتاب طوبیقای ارسطو به عربی . و نقل تفسیر اسکندر افرودیسی بر مقاله ٔ رابعه از سماع طبیعی ارسطو به عربی . و ابن الندیم نقل کتاب المدخل الی القیاسات الحملیه ٔ فرفوریوس را بدو نسبت می کند. و نقل مقالاتی از اصول هندسه ٔ اقلیدس . و لکلرک احتمال میدهد که نسخه ای از هندسه که ترجمه ٔ آن بلاطینیه در کتابخانه ٔ پاریس به نمره ٔ 7266 و9335 موجود است ، از تألیفات ابوعثمان دمشقی است .
واژه های همانند
۱۰۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) عمروبن عبیدبن باب کابلی .متکلم و زاهد مشهور. رجوع به عمروبن عبید... شود.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) عمروبن عون الواسطی . از روات حدیث است .
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) عمروبن محمدبن ابی رزین . او از ثوری و از او ابوموسی الزمن روایت کند.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) عمروبن محمد الناقد. از روات حدیث است .
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) عمروبن مرزوق . از شعبه روایت کند.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) عمروالبکالی . از روات حدیث است .
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) عنبسةبن ابی سفیان . از روات حدیث است .
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) فنینی . از روات حدیث است .
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) قتیبه بن قدامة الرواسی . از روات حدیث است و وکیع از وی روایت کند.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) مازنی . بکربن محمدبن بقیةبن حبیب بصری نحوی . رجوع به مازنی ... شود.