اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ابوعثمان

نویسه گردانی: ʼBWʽṮMAN
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) سعیدبن هارون اشناندانی . از روات است وی از ابی محمد التوزی و از او ابن درید روایت کند. و صاحب الفهرست کتابی بنام کتاب معانی الشعر بنام اشناندانی مطلق آورده است و نیز سعیدبن هارون کاتب رامطلق در جای دیگر نام برده و نمیدانم هرسه نام یک تن است یا نه . رجوع به اشناندانی و سعیدبن هارون شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) ابن یعقوب الدمشقی . رجوع به ابوعثمان دمشقی شود.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) ابوضمضم کلابی . سعیدبن ضمضم . رجوع به ابوضمضم کلابی ... شود.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) احمدبن ابی عثمان ابن ابی المطوس . از روات حدیث است .
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) اسقاندانی [ شاید مصحف اشناندانی ]. او راست : کتاب معانی الشعر. (کشف الظنون ).
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی . رجوع به اسماعیل ... شود.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) اسماعیل بن محمدبن احمد اصفهانی . رجوع به اسماعیل ... شود.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) اشناندانی . رجوع به اشناندانی ابوعثمان وراق ... شود.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) امیّةبن ابی الصلت . رجوع به امیه ... شود.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) الانصاری . صحابی است .
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) انصاری . قاضی مرو بود و نقش خاتم او ((اخاف ان عصیت ربی عذاب یوم عظیم )).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۱۱ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.