ابوعثمان
نویسه گردانی:
ʼBWʽṮMAN
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) قتیبه بن قدامة الرواسی . از روات حدیث است و وکیع از وی روایت کند.
واژه های همانند
۱۰۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) دمشقی . سعیدبن یعقوب . از مجیّدین نقله و مترجمین . او از اصحاب حسن بن موسی النوبختی و از خواص علی بن عیسی وزیر ...
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) ربیعةبن ابی عبدالرحمن فروخ التیمی بالولاء معروف بربیعةالرّأی . او اصلاً ایرانی واز موالی آل المنکدر است و او را ...
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) زیادبن المصفر. تابعی است و ثوری از او روایت کند.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) زیدبن مرثد. تابعی است . او از ابی الدرداء و از او خالدبن معدان روایت کند.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) سعدبن احمدبن عبداﷲ اندلسی . یکی از علمای نحو به مائه ٔ هفتم و منشاء او بغداد است .
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) سعدبن حسن بن شداد. رجوع به سعد... شود.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) سعدبن هاشم بن سعید خالدی بصری . رجوع به سعد... شود.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) سعدان بن مبارک الطخارستانی . رجوع به سعدان ... شود.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) سعیدبن اسماعیل . رجوع به ابوعثمان حیری شود.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) سعیدبن حمیدبن بختگان کاتب ایرانی . رجوع به سعیدبن حمید... شود.