ابومحمد
نویسه گردانی:
ʼBWMḤMD
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) تبریزی . مورخ . صاحب قاموس الاعلام گوید: وی تاریخ محمدبن جریر طبری را بنام ابوصالح بن نوح بفارسی کرده و وقایع بعد از روزگار طبری تا زمان خویش بر آن مزید کرده است . وفات ابومحمد به سال 512 هَ . ق . بوده است . و ظاهراً مؤلف قاموس الاعلام کاتب را بجای مترجم گرفته است ، چه ابوصالح منصوربن نوح سامانی (350 - 366) است و ابومحمد تبریزی متوفی به سال 512 معاصر او نتواند بود.
واژه های همانند
۷۰۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۵ ثانیه
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) یحیی بن المبارک العدوی یزیدی . پدر ابراهیم صاحب کتاب ما اتفق لفظه و اختلف معناه . و نیز پدر محمد یزیدی . ...
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) یحیی بن محمدبن صاعد. رجوع به یحیی ... و رجوع به ابن صاعد... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) یحیی بن محمدبن قیس مؤذن بنی جعفر و کنیت او را ابوزکیر نیز گفته اند. محدث است و از ابن عجلان روایت کند...
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ](اِخ ) یحیی بن محمد الأرزنی . رجوع به یحیی ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) یحیی بن یحیی بن کثیر. رجوع یه یحیی ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) یزیدی . رجوع به یحیی بن المبارک بن مغیرة العدوی المعروف بالیزیدی ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) یعقوب بن اسحاق . محدث است .
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) یعقوب بن اسحاق بن زیدبن عبداﷲ حضرمی . رجوع به یعقوب ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) یوسف بن ابی سعید الحسن بن عبداﷲبن المرزبان السیرافی النحوی اللغوی الاخباری . رجوع به یوسف بن ابی سعید....
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) یوسف بن ابی الفرج عبدالرحمن بن جوزی . رجوع به یوسف ... شود.