اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ابومحمد

نویسه گردانی: ʼBWMḤMD
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) جعفربن محمدبن الحسین بن محمدبن موسی بن عبداﷲبن الحسن بن علی علیهم السلام . شریف مکه . صاحب حبیب السیر گوید: در آن اوان که العزیز باﷲ اسماعیلی درمصر بر مسند عزّت تمکن داشت شخصی را که موسوم بود به بکجور والی مکه گردانید و ابومحمد جعفربن محمدبن الحسین بن محمدبن موسی بن عبداﷲبن الحسن بن امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهم السلام خروج کرد و بکجور را بقتل آورد و مدت بیست و دو سال در آن بلده ٔ فاخره باقبال گذرانید و بعد از فوتش ولد او عیسی حاکم گردید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۰۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۶ ثانیه
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) طلحةبن احمد نعمانی . رجوع به طلحة شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) طلحةبن عبیداﷲبن عثمان بن عمروبن کعب . یکی از کبار صحابه ٔ رسول صلوات اﷲ علیه است .
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) طلحةبن عبیداﷲبن عثمان تیمی . صحابی است .
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) طلحةبن مصرف بن عمروبن کعب . رجوع به طلحة... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) طلق بن غنام . محدث است .
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) طیب بن اسماعیل بن ابراهیم الذهلی . رجوع به طیب ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ ) طیب بن عبداﷲبن احمد. رجوع به طیب ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) عادل . عبداﷲبن یعقوب بن منصور... رجوع بعادل ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) عاضد باﷲ. عبداﷲبن عیسی . آخرین خلفای فاطمی مصر. رجوع به عاضد... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) عامربن سباق الیمامی . محدث است و از یحیی بن کثیر روایت کند.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.