اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ابومحمد

نویسه گردانی: ʼBWMḤMD
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) شیرازی . مردی دوستدارحکمت از مردم شیراز معاصر شیخ الرئیس ابوعلی سینا. وی در همسایگی خویش بوعلی را خانه ای خرید و شیخ را بدانجا فرود آورد و در آن خانه شیخ کتابهای بسیار نوشت ؛ چون اول قانون و مختصر مجسطی و رسائل کثیره ٔ دیگر و هم کتاب المبداء و المعاد و کتاب الارصاد الکلیة رابدانجا تألیف و بنام میزبان خویش ابومحمد کرد. رجوع به تاریخ الحکماء قفطی چ لیپزیک ص 417 و 418 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۰۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۴ ثانیه
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) عبداﷲبن معیة السُوائی . محدث است و هم نام او را عبیداﷲ... گفته اند.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) عبداﷲبن المقفّع. رجوع به ابن المقفّع عبداﷲ... و رجوع به عبداﷲ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) عبداﷲبن نجم بن شاس . رجوع به عبداﷲ... و رجوع به ابن شاس .... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) عبداﷲبن ولید العدنی . محدث است .
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) عبداﷲبن وهب بن مسلم معروف به ابن وهب . رجوع به ابن وهب ... و رجوع بعبداﷲ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ ) عبداﷲبن وهب فهری . رجوع به عبداﷲ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) عبداﷲبن یحیی . رجوع به ابن الکناسه ... و رجوع به عبداﷲ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) عبداﷲبن یعقوب بن منصور ملقب بعادل . رجوع به عادل ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) عبداﷲبن یوسف بن احمدبن عبداﷲبن هشام المصری . رجوع به ابن هشام جمال الدین ابومحمد... و رجوع به عبداﷲ....
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) عبداﷲبن یوسف بن عبداﷲبن یوسف بن محمدبن حیّویه الجوینی . فقیه شافعی . پدر امام الحرمین . رجوع به عبداﷲ.....
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.