ابومحمد
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼBWMḤMD
    
							
    
								
        ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) قاسم بن  محمدبن ابی بکر الصدیق . از ساداة تابعین  و یکی  از فقهای  سبعه  بمدینه . او افضل  اهل  زمان  خویش  بود و از جماعتی  ازصحابه  روایت  کرده  و جماعتی  از کبار تابعین  از او روایت  کردند و او خاله زاده ٔ زین العابدین  علی بن  الحسین  علیهماالسلام  بود چه  مادر او زن  محمدبن  ابی بکر نیز دختر یزدجرد آخر ملوک  فرس  بود. و ابومحمد در هفتاد یا هفتادودوسالگی  بسنه ٔ 121 یا 122 یا 108 هَ . ق . در قدید وفات  کرد. و قدید بضم  قاف  و فتح  دال  نام  منزلی  است  میان  مکه  و مدینه . (نقل  باختصار از ابن  خلکان ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۷۰۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) حسن بن  سهل بن  عبداﷲ سرخسی . وزیر مأمون  خلیفه ٔ عباسی . رجوع  به  حسن ... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) حسن بن  عبدالرحمن بن  خلاد رامهرمزی . رجوع  به  ابن  خلاّد و رجوع  به  حسن ... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) حسن بن  عبیداﷲبن  سلیمان بن  وهب . از اصحاب  حیل  و اعداد. از اوست : کتاب  شرح  المشکل  من  کتاب  اقلیدس  فی الن...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) حسن بن  علی بن  ابراهیم بن  الزبیر. رجوع  به  حسن ... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) حسن بن  علی بن  ابیطالب  علیهم  السلام .دومین  امام  شیعیان  اثناعشری . رجوع  به  حسن ... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) حسن بن  علی بن  اجعد صقلی  مالکی . رجوع  به  حسن ... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) حسن بن  علی بن  احمدبن  محمدبن  خلف بن  حیان بن  صدقه ٔ اهوازی  بغدادی . شاعر معروف  به  ابن  وکیع. رجوع  به  حس...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) حسن بن  علی بن  برکةبن عبیدة. ابومحمد فرضی  بغدادی . رجوع  به  حسن ... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) حسن بن  علی بن  حسن بن  علی بن  عمر الاشرف بن  امام  زین العابدین  علیه  السلام  ملقب  به  ناصر کبیر. رجوع  به  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) حسن بن  علی بن  عمر یا عمار. معروف  به  ابن المصحح . رجوع  به  حسن ... شود.