ابومنصور
نویسه گردانی:
ʼBWMNṢWR
ابومنصور. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عزالملوک ابوکالیجار (ملک ...) آخرین پادشاه آل بویه که فضل بن علی بن حسن بن ایوب مشهور به فضلویه حسنویه در سال 448 هَ . ق . بر او خروج کرد و او را محبوس ساخت فارس را تحت حکم خود درآورد و این سال آغاز ظهور دولت ملوک شبانکاره است .
واژه های همانند
۱۹۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
دیر ابومنصور. [ دَ رِ اَ م َ ] (اِخ ) نام یکی از دیرهایی است که در قاهره در جیزه بوده است . (از تاج العروس ).
ابومَنْصورْ مُوَفَّقِ هَرَویی (سده 4و5ق/10و 11م)، فرزند علی پزشک و داروشناس ایرانی و مؤلف کهنترین کتاب فارسی موجود در داروشناسی.
در هیچ یک از منابع ...
در هیچ یک از منابع کهن نامی از او یا تألیفاتش برده نشده است،آگاهیهای ما دربارة وی تنها از راه کتاب الابنیة عن حقایق الادب اوست که دربارة ادویة مفرده و...