اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ابونصر

نویسه گردانی: ʼBWNṢR
ابونصر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) از علمای دربار علی بن مأمون خوارزمشاه که محمود غزنوی آنان را بغزنین خواست . رجوع به حبط 1 ص 356 و رجوع به ابونصر عراق شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
ابونصر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) احمدبن ابراهیم بن محمد السجزی . یاقوت در معجم الادباء (ج 1 ص 80) آرد که او یکی از فضلاءادباء بود و نزد ابی بکر عبدالقاه...
ابونصر.[ اَ ن َ ] (اِخ ) احمدبن ابراهیم طالقانی . عوفی در لباب الالباب (ج 2 ص 69) آرد: وی از مداحان حضرت نظام الملک [ وزیر الب ارسلان و ملکشاه ...
ابونصر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) احمدبن ابی الحسن نامقی . رجوع به احمد... شود.
ابونصر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) احمدبن اسماعیل سامانی (295 - 301 هَ . ق .). رجوع به احمدبن اسماعیل شود.
ابونصر. [ اَ ن َ] (اِخ ) احمدبن حاتم باهلی . رجوع به احمد... شود.
ابونصر. [ اَ ن َ] (اِخ ) احمدبن حامدبن محمدبن عبداﷲبن علی بن هبةاﷲبن اَلُه اصفهانی معروف بعزیزالدین مستوفی عم عماد کاتب . صاحب مناصب عال...
ابونصر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) احمدبن حسین بن احمد از شیوخ سمعانی . رجوع به انساب سمعانی ص 3 شود.
ابونصر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) احمدبن عبدالباقی الربعی . رجوع به ابونصربن طوق شود.
ابونصر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) احمدبن عبدالرزاق طنطرانی . رجوع به احمد... شود.
ابونصر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) احمدبن عبدالصمد شیرازی . رجوع به احمد... شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۲۶ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.