اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ابه

نویسه گردانی: ʼBH
ابه . [اِ ب َه ْ ] (ع اِ) ننگ و گویند خشم . (مهذب الاسماء). ننگ و رسوائی . (منتهی الارب ). آنچه از او شرم دارند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
حسن ابح . [ ح َ س َ ن ِ اَ ب َ ح ح ] (اِخ ) ابن ابراهیم بغدادی مشهور به أبح ریاضی دان زمان مأمون عباسی بود و به سال 230 هَ . ق . درگذش...
پایان آبه . [ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) پس آب ، مقابل سرآبه : این پایان آبه ٔ دنیاست که بشما رسید بدین خوشی تا سرآبه اش چگونه باشد. (کتاب المع...
مزاربی آبه . [ م َ ب ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد؛ در25هزارگزی جنوب شرقی فریمان و 2هزارگزی غرب راه فریمان ...
آبه صوفیان . [ ب َ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه بجنورد بگنبد قابوس به فاصله ٔ 548430 گز از مشهد.
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.