اتی
نویسه گردانی:
ʼTY
اتی . [ اِ تی ی ] (ع اِ) اَتِی ّ.
واژه های همانند
۱۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
عتی . [ ع َ تی ی ] (ع ص ) متکبر. درگذرنده از حد. (منتهی الارب ).
عتی . [ ع ُ تی ی ](ع ص ، اِ) ج ِ عات . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
عتی . [ع َ تا ] (ع مص ) عُتُوّ. (قطرالمحیط) (اقرب الموارد). رجوع به عتو و عتی [ ع ِ ی ی ] و [ ع ُ ی ی ] شود.
عتی . [ ع َت ْی ْ ] (ع مص ) بزرگ منشی کردن . (منتهی الارب ). || درگذشتن از حد. (منتهی الارب ).
عطی . [ ع ُ طَی ی ] (ع اِ مصغر) مصغر عَطاء. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). عطای کوچک و بخشش کم . (ناظم الاطباء). رجوع به عطاء شود.
عاطی . (ع ص ) گیرنده . و در مثل است که عاط بغیر أنواط؛ أی یتناول ما لامطمع فیه و لامتناول ؛ یعنی کاری میکند که فائده ندارد. (منتهی الارب...
ل اُتی خید. [ ل ِ اُ ] (اِخ ) ۞ نام مردی یونانی از خانواده ٔ آله آد ۞ که پس از دمارات پسر آریستون به پادشاهی اسپارت رسید. (از 491 تا 469...