اجلاء
نویسه گردانی:
ʼJLAʼ
اجلاء. [ اِ ] (ع مص ) دور شدن . || تیز رفتن . (منتهی الارب ). || از خان ومان بیرون شدن . (تاج المصادر). از خانمان رفتن ، یا مختص بقحط است . (منتهی الارب ). || از خان ومان بیرون کردن . (تاج المصادر). نفی کردن . حشر وتبعید کردن . || باز شدن از سر کشته (؟). (تاج المصادر). || پیدا کردن . ظاهر کردن .
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
اجلاء. [ اَ ج ِل ْ لا ] (ع ص ، اِ) ج ِ جلیل . بزرگواران . (دستوراللغة ادیب نطنزی ).
اجلا. [ اَ ] (ع اِ) فَعَلْتُه ُ من اجلاک ؛ آن را برای تو کردم . (منتهی الارب ).
آجلاً. [ ج ِ لَن ْ ] (ع ق ) زود. فوراً.
اجلع. [ اَ ل َ ] (ع ص ) آنکه دو لبش بر دندانها فراهم نیاید. آنکه لبش فراهم نیاید اندر وقت سخن گفتن . (زوزنی ). آنکه لبش فراهم نیاید چون س...