اجوج
نویسه گردانی:
ʼJWJ
اجوج . [ اَ] (اِخ ) یأجوج در یأجوج و مأجوج . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
اجوج . [ اَ ] (ع ص ) روشن و تابان . درخشنده .
اجوج . [ اُ ] (ع مص ) شور و تلخ شدن آب . شور شدن آب . (تاج المصادر). || شور و تلخ گردانیدن آب .
اجوج ماجوج = یأجوج و مأجوج . [ ی َءْ ج ُ م َءْ ] (اِخ ) نوعی از خلقند، کسائی مهموز نمی داند هردو را الف زاید می گوید مشتق از یجج و مجج و در قرأت رو...
اجوج مجوج = اجوج ماجوج = اجوج و مجوج = یأجوج و مأجوج که این آخری در همین لغتنامه توضیح بسیار مفصل دارد و میشود بهآن رجوع کرد. همچنین میشود رجوع کرد...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.