احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن اعثم کوفی . اخباری مورّخ . مکنی به ابومحمد. وی شیعی است و یاقوت گویداو نزد اصحاب حدیث ضعیف بشمار است . او راست : کتاب المألوف و کتاب الفتوح معروف . و در آن اخبار ایام تازمان رشید خلیفه آورده و کتاب التاریخ که خبرهای زمان را از ابتداء خلافت مأمون تا آخر عهد مقتدر ذکر کرده است و محتمل است که این کتاب اخیر ذیل کتاب اول باشد و من هر دو را دیده ام و ابوعلی حسین بن احمد سلامی بیهقی قطعه ٔ ذیل ابن اعثم را برای من انشاد کرد:
اذا اعتذر الصدیق الیک یوماً
من التقصیر عذر اخ مقر
فصنه عن جفائک و ارض عنه
فان ّ الصفح شیمة کل ّ حر.
و رجوع به ابن اعثم و حبط، ج 2 ص 416 و معجم الأدباء یاقوت ج 1 ص 379 شود.
واژه های همانند
۳,۱۷۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۷ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) کشفی . رجوع به احمدبن ابی بکربن محمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) کلاباذی حافظ. متوفی بسال 398 هَ . ق . رجوع بروضات الجنات ص 66 س 20 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) کلبی . کاتب مأمون خلیفه .یکی از خوشنویسان معروف در خط عربی . (ابن الندیم ).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) کمال پاشا (1267 - 1341 هَ . ق .). احمد کمال بن حسن بن احمد علامه ٔ اثری یکی از نوابغ مصر. مولد و منشاء و وفات او در قاهره ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )کمال الدین . او راست : الفوائد المظفریة فی حل عقائد تکملة الشاطبیة که نظم غایة الاختصار همدانی است و بسال 806 هَ . ق . ا...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) کمال الدین . رجوع به ابن القلیوبی کمال الدین ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) کمال الدین . رجوع به احمدبن عمربن احمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) کمال الدین . رجوع به احمدبن عمر شیبانی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) کمال پاشازاده . رجوع به کمال پاشازاده شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) کواکبی (مولی ...). وی پدر مولی ابراهیم کواکبی است و ابراهیم نزد او مقدمات علوم را تلمذ کرد. رجوع بنامه ٔ دانشوران ج...