احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن حسن بن قاسم بن محمدبن علی بن رشیدبن احمدبن حسین بن علی بن علی بن یحیی بن یوسف الملقب بالأشل بن قاسم بن الامام یوسف الداعی بن الامام منصور یحیی بن امام ناصر احمدبن امام هادی یحیی بن حسین بن قاسم بن ابراهیم طباطبا. امام یمن . او پس از عم خود اسماعیل متوکل مقام امامت یمن یافت (1079 هَ . ق .) و خویش را لقب مهدی داد و با اشتغال به امور رعایا بعلم و ادب توجه داشت و شعر نیکو میگفت . در آغاز امر عم زاده ٔ وی قاسم بن امام محمد المؤید با او خلاف کرد و دعوی امامت کرد لیکن مردم یمن پس از وقایع بسیار بر امامت احمد صاحب ترجمه اتفاق کردند. وفات او بغراس در 1092 هَ . ق . بوده است .
واژه های همانند
۳,۱۷۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۵ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) راوندی . رجوع به ابن راوندی و رجوع بروضات الجنات ص 54 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) رزوق . او راست : قواعدالتصوف . علی وجه یجمع بین الشریعة والحقیقة طبع مصر بسال 1318 هَ . ق . (معجم المطبوعات ).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) رسام حموی مکنی به ابوالعباس و ملقب به شهاب الدین . او راست : معادن الجواهر. (مقادیرالجوهر). رجوع به احمدبن ابی بکر ...
احمد. [ اَم َ ] (اِخ ) رسمی افندی . یکی از مشاهیر رجال عثمانی است . مولد او در قصبه ٔ رسمو واقع در اقریطش در سال 1133 هَ . ق . بود، وفات وی در...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) رسی . المتوکل . یازدهمین از ائمه ٔ رسی در سعدای یمن از 532 هَ . ق . و وفاتش در 556 هَ . ق . بوده است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) رشدی . او راست : السر فی خطاء القضاء. رجوع به محمود ضیف شود. (معجم المطبوعات ) .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) رشید افندی . رجوع به صَدَفی زاده شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) رشیدالدین . رجوع به احمدبن ابی المجد ابراهیم خالدی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) رشید عبداﷲ (دکتر) حکیم باشی مستشفی أصوان الامیریة. او راست :التمریض والاسعافات الأولیة. طبع مطبعة الاَّداب و المؤید س...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) رضا (الشیخ ...). او راست : هدایة المتعلمین الی ما یجب فی الدین . طبع مطبعة العرفان صیدا 1330 هَ . ق . رجوع به رضا و طاهر...