احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن طولون مکنی به ابوالعباس (امیر...). اولین کس از سلسله ٔ بنی طولون (254 - 270 هَ . ق .).امیر مصر و پسر او ابومعد، عدنان بن احمد است متوفی بسال 325. و رجوع به ابن طولون و حبط ج 1 ص 295 شود.
واژه های همانند
۳,۱۷۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۸ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) عینتابی . رجوع به احمدبن ابراهیم عینتابی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) عین الزمان . رجوع به احمدبن منیربن احمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) عینی ملقب به شهاب الدین . او راست : حاشیه ٔ شرح العقائد.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) غافقی . رجوع به احمدبن محمدبن احمدبن السید... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) غرس الدین . رجوع به احمدبن ابراهیم حلبی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) غرناطی . رجوع به ابن بادش و رجوع به احمدبن علی بن احمدبن خلف ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) غزالی . رجوع به احمدبن محمدبن محمدبن احمد غزالی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) غسانی .رجوع به احمدبن علی بن ابراهیم بن الزبیر و رجوع به ابن زبیر ابوالحسین احمد... و روضات الجنات ص 76 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) غضائری . رجوع به احمدبن حسین بن عبیداﷲ و رجوع بروضات الجنات ص 13 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) غفاری (قاضی ...). او راست : تاریخ جهان آرا.