احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن احمد ابوالعباس معروف به ابن الحطیئه ناسی لخمی از صلحا وعباد و هم ادیب و خوشنویس بود مولد او به سال 478 هَ . ق . شهر فاس است و از آنجا بمصر آمد و پس از ادای حج بشام رفت و بمصر بازگشت و بنسخ کتب معیشت میکرد و وفات او به سال 560 هَ . ق . بدانجا اتفاق افتاد.
واژه های همانند
۳,۱۷۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۵ ثانیه
احمد. [ اَ م َ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن مجدی .... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن محمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن محمد ابدی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن محمدبن ابراهیم بن هلال مقدسی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن محمدبن احمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن محمدبن محمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن محمد جباره ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمد اندلسی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمد حجازی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمد خفاجی شود.