احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ بنداری . شاعری فارسی . مکنی به ابوالعباس . رجوع به کتاب محاسن اصفهان مافروخی ص 33 شود. ما فروخی او را جزء شعرای فارسی معاصر خود می آورد و او کتاب محاسن اصفهانرا دراوائل قرن پنجم هجری تألیف کرده است و بندار شاعر معروف نیز بر حسب روایاتی که در دست است در 401هَ . ق . وفات کرده است . و نام او را کمال الدین ابوالفتح بنداربن ابی نصر خاطری رازی گفته اند و گمان نمی رود که بندار معروف ، بنداری صاحب این ترجمه باشد.
واژه های همانند
۳,۱۷۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۷ ثانیه
احمد اقتدارى به سال۱۳۰۴ هجرى شمسى در شهر لار فارس به دنیا آمد. در پنج شش سالگى به مکتب خانه اى در شهر لار رفت. اندکی بعد از تاسیس مدرسه دولتى در لار ا...
حاج احمد قدیریان(۲۶ اسفند ۱۳۱۳ تهران–۱۳۹۱) معاون اجرایی علی قدوسی در دادستانی کل انقلاب بود.[۱] او همراه با اسدالله لاجوردی نقش مؤثری در اعدام مخالفان...
احمد الافندی . [ اَ م َ دِل ْ اَ ف َ ] (اِخ ) (حاج ...) الاسلامبولی . او راست : تحفةالناسک فی بیان المناسک در فقه حنفی منطبعه ٔ دمشق بسال 1303 ...
چاه ملا احمد. [ م ُل ْ لا اَ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مسجد سلیمان شهرستان اهواز که در 5 هزارگزی باختر مسجد سلیمان ، کنار راه...
شاهزاده احمد. [ دَ / دِ اَ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان قیلاب بخش اندیمشک شهرستان دزفول . دارای 350 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات...
شاهزاده احمد. [ دَ / دِ اَ م َ ] (اِخ )دهی از دهستان قیلاب بخش اندیمشک شهرستان دزفول . دارای 350 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ...
آغا احمد عالی . [ اَ م َ دِ ] (اِخ ) نام شاعری ایرانی ، ساکن هندوستان ، و اورا درعلم لغت کتابی به نام مؤید برهان و در علم صرف رساله ای بع...
احمد عبدالصمد. [ اَ م َ دِ ع َ دُص ْ ص َ م َ ] (اِخ ) رجوع به احمدبن محمدبن عبدالصمد... شود.
احمد زیدآبادی (زاده ۱۳۴۴ سیرجان - زیدآباد) روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب ایرانی و دبیر کل سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی است. زیدآبادی دک...
لوت زنگی احمد. [ زَ اَ م َ ] (اِخ ) محلی در شمال بم و نرماشیر کرمان .