احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی معروف به ابن وحشیه و مکنی به ابوبکر. رجوع به ابن وحشیه شود. و کتاب الادوار للکسدانیین اخراج ابن وحشیه را موفق الدین بن المطران اختصار کرده و در رجب سال 581 هَ. ق . از آن فراغت یافته است و موفق الدین عبداللطیف بغدادی بکتب او توجه داشته است . رجوع به عیون الانباءابن ابی اصیبعه ج 2 ص 181 و 204 شود و نیز وی کتاب السموم باربوقای نبطی کسدانی را بعربی نقل کرده است .
واژه های همانند
۳,۱۷۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۱۳ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوعلی . رجوع به احمدبن اسماعیل ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوعلی . رجوع به احمد بن افضل ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوعلی رودباری . رجوع به ابوعلی رودباری احمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) ابوعلی مسکویه . رجوع به ابوعلی مسکویه شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوعمر. رجوع به احمدبن عبداﷲبن طالب ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوعمر. رجوع به احمدبن عبداﷲبن عبدالملک اشبیلی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوعمروبن حفص . صحابی است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالعنایات . رجوع به احمدبن احمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوعیسی . رجوع به احمدبن علی منجم ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالفتح . رجوع به ابن برهان ابوالفتح ... و احمدبن علی بن برهان ... شود.