احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن شعیب بن علی بن سنان بن بحرنسائی . صاحب کتاب سنن یکی از صحاح سته ٔ اهل سنت . مولد او به سال 214یا 215 هَ . ق .بنساست و پس از فراگرفتن فقه و حدیث از احمدبن حنبل و غیر او در مصر سکونت گزید و در سال 302 از آنجا به دمشق شد و بدان شهر کتاب خصائص را در فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب تألیف کرد و بتشیع مایل بود و مردم دمشق او را آزار کردند و با ضرب و شتم از مسجد براندند چنانکه رنجور گردید و درگذشت در سال 303 وجسد او را بنا بوصیت او بمکه برده و بخاک سپردند.
واژه های همانند
۳,۱۷۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۸۳ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) عینتابی . رجوع به احمدبن ابراهیم عینتابی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) عین الزمان . رجوع به احمدبن منیربن احمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) عینی ملقب به شهاب الدین . او راست : حاشیه ٔ شرح العقائد.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) غافقی . رجوع به احمدبن محمدبن احمدبن السید... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) غرس الدین . رجوع به احمدبن ابراهیم حلبی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) غرناطی . رجوع به ابن بادش و رجوع به احمدبن علی بن احمدبن خلف ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) غزالی . رجوع به احمدبن محمدبن محمدبن احمد غزالی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) غسانی .رجوع به احمدبن علی بن ابراهیم بن الزبیر و رجوع به ابن زبیر ابوالحسین احمد... و روضات الجنات ص 76 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) غضائری . رجوع به احمدبن حسین بن عبیداﷲ و رجوع بروضات الجنات ص 13 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) غفاری (قاضی ...). او راست : تاریخ جهان آرا.