اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

احمد

نویسه گردانی: ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن الفضل بن شبابة الکاتب الهمذانی النحوی . مکنی به ابوالصقر و ملقب به ساسی دویر. وفات او به سال 350 هَ . ق . بود. و او از ابراهیم بن الحسین دیزیل و ابوخلیفة الفضل بن الخباب الجمحی و ابوالقاسم عبداﷲبن محمدبن عبدالعزیز البغوی و ابوسعید حسن بن علی بن زکریا العدوی و ابوبکر محمدبن خلف وکیع و ابوالعباس احمدبن یحیی ثعلب و ابوالعباس محمدبن یزیدالمبرد و ابوبکربن درید النحوی و ابوالحسن علی بن سعید العسکری و علی بن افضل الرشیدی و غیر آنان روایت کند. و از او روایت کنند: ابوبکر احمدبن علی بن بلال و ابوالعباس احمدبن ابراهیم بن ترکان و ابراهیم بن جعفر الاسدی و ابوبکربن خلف بن محمد الخیاط و ابوعبداﷲ احمدبن عمرالکاتب ابن روزنه ۞ وجز ایشان . یاقوت گوید از عبدالملک بن عبدالغفار فقیه شنیدم که او از عبداﷲبن عیسی فقیه و وی از محمد بن احمد و او از ابوالصقربن شبابة شنیده است که می گفت : وقتی ببصره بودم و بدر خانه ٔ ابن خلیفه رفتم و اجازه ٔدخول خواستم و در این وقت جماعتی از هاشمیین نزد وی بودند و طعام میخوردند و دربان مرا راه نمیداد بر پاره کاغذی این دو بیت نوشته به ابن خلیفه فرستادم :
ابا خلیفة تجفو من له ادب
و تتحف الغر من اولاد عباس
ما کان قدر رغیف لوسمحت به
شیئاً و تأذن لی فی جملةالناس .
و اوگفت این همدانی صاحب شعر را بمن آرید و من نزد وی شدم و مرا پهلوی خویش جای داد و طبقی خرما پیش من نهاد. (معجم الأدباء ج 2 ص 15).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳,۱۷۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۳ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )امام . رجوع به احمدبن محمدبن عمر العتابی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) امام السابق واللاحق . رجوع به احمدبن علی خطیب بغدادی شود.
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) امامی . قطب الدین (قاضی ..). از بزرگان اواخر دولت تیموری . رجوع به حبیب السیر ج 2 ص 228 و 255 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) أمین . استاد کلیة الاَّداب بالجامعة المصریة. یکی از بزرگان معاصر مصر. او راست : مبادی الفلسفة [ معرب ] منطبعة الصباح به ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) أمین بک . او راست : شرح قانون العقوبات الاهلی ، القسم الخامس . در مطبعة الاعتماد به سال 1342هَ .ق .1923/ م . در دوازده ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) اندلسی . رجوع به احمدبن ابان ... و رجوع به روضات الجنات ص 65 شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) اندلسی ، مقلب به شهاب الدین . او راست : رفعالحجاب عن تنبیه الکُتّاب که آن را به سال 745 هَ .ق . تألیف کرده است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) انصاری . رجوع به احمدبن محمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) انطاکی .ابوعبداﷲ احمدبن عاصم . یکی از اعیان متصوفه . هجویری گوید: او عمری دراز یافته و صحبت اتباع تابعین درک کرده و ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) اول (سلطان ...). چهاردهمین پادشاه عثمانی . وی از 1012 تا 1026 هَ .ق . (1603 - 1617 م .) سلطنت رانده است . رجوع به احم...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.