احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمد مرسی بن بلال اللغوی النحوی مکنی به ابوالعباس . صاحب بغیه از ابن عبدالملک روایت کند که مرسی عالمی در نحو و لغت و ادبست و اوراست شرحی بر الغریب المصنف و شرحی بر اصلاح المنطق ابن السکیت و الفاظی بر غریب افزوده است و مظفر عبدالملک از شاگردان اوست و ابن خلصه ٔ نحوی شرح ادب الکاتب مسمی به الاقتضاب را بدو نسبت کند و گوید که ابن سید بطلیوسی این کتاب را غارت کرده و بدزدیده است و مرگ او در حدود 460 هَ . ق . بوده است . (روضات ص 69).
واژه های همانند
۳,۱۷۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۸ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به احمدبن علی اصفهانی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به احمدبن علی حلوانی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به احمدبن علی معروف به خصافی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )ابوبکر. رجوع به احمدبن علی خطیب بغدادی .... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به احمدبن علی وراق رازی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به احمدبن عمربن یوسف خفاف ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به احمدبن عمر شیبانی حنفی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )ابوبکر. رجوع به احمدبن عمروبن عبدالخالق ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به احمدبن عمرو شیبانی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) ابوبکر. رجوع به احمدبن کامل بن خلف ... شود.