احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ] (اِخ ) ابن محمدبن زیاد غزی معروف به ابن اعرابی مکنی به ابوسعید محدث صوفی از مردم بصره نزیل مکه . یکی از کبار اصحاب جنید و عمرو بن عثمان مکی و نوری است از اسحاق زعفرانی و غیر او روایت داشته و تصنیف بسیار کرده است از آن جمله طبقات النساک . وی مجاور حرم بود و هم بدانجا به سال 340 هَ . ق . یا 341 در گذشت . و تألیفاتی در تصوف دارد. رجوع بروضات ص 59 شود.
واژه های همانند
۳,۱۷۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۰ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) ابوجعفر. رجوع به احمدبن صالح طبری ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوجعفر. رجوع به احمدبن عبداﷲ سرماری ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )ابوجعفر. رجوع به احمدبن عبید کوفی دیلمی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) ابوجعفر. رجوع به احمدبن علی بیهقی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوجعفر. رجوع به احمدبن محمدبن احمدبن السید... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوجعفر. رجوع به احمدبن محمدبن حسن ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوجعفر. رجوع به احمدبن محمد امام طحاوی ... شود.
احمد. [ اَم َ ] (اِخ ) ابوجعفر. رجوع به احمدبن نقنه ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوجعفربن ابی عبداﷲ جعفربن محمد السلیق بن عبداﷲبن محمدبن حسن بن حسین الاصغربن آدم آل عبا علی بن حسین بن علی بن اب...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوجعفر ثقفی . رجوع به احمدبن ابراهیم بن زبیر شود.